الگوی مطالبه‌گری، نسخه نجات مناطق محروم

حسن سلامت از فعالان شاخص عرصه فرهنگ و رسانه استان خوزستان در برنامه همگفت، آموزش مطالبه گري و پاسخگويي مسوولان را شرط نجات مناطق محروم عنوان كرد.

حسن سلامت از فعالان شاخص عرصه فرهنگ و رسانه استان خوزستان در برنامه همگفت، آموزش مطالبه گري و پاسخگويي مسوولان را شرط نجات مناطق محروم عنوان كرد.

بخش هايي از اين گفته ها را در ادامه بخوانيد:

یکی از عوامل بنیادین تداوم محرومیت در مناطق کمترتوسعه‌یافته، به‌ویژه در استان خوزستان، ضعف ساختاری در مهارت مطالبه‌گری مدنی و مؤثر است. ما هرگز به‌طور رسمی و نهادینه نیاموخته‌ایم که چگونه باید خواسته‌های مشروع خود را از مجاری قانونی و در چهارچوب گفتمان مدنی پیگیری کنیم. حتی در جلسات رسمی و تخصصی نیز، برخی افراد با وجود برخورداری از جایگاه‌های دولتی، از ارائه راهکارهای عینی و اثربخش عاجز می‌مانند.

شکل درست مطالبه‌گری ایجاب می‌کند که بزرگان عشایر، معتمدین محلی و فعالان اجتماعی به رسانه‌های رسمی و معتبر متصل شوند و خواسته‌های عمومی را از مسیرهای قانونی دنبال کنند. متأسفانه، به‌دلیل کم‌توجهی به آموزش و نبود سازوکارهای ارتباطی مؤثر، بخشی از جامعه برای بیان مطالبات خود به رسانه‌های معاند پناه می‌برد؛ رسانه‌هایی که دغدغه‌ای برای حل مسائل ندارند و تنها در پی بهره‌برداری سیاسی از نارضایتی مردم‌اند.

از سوی دیگر، نقش حاکمیت در زمینه‌سازی برای رشد رسانه‌های داخلی و حمایت از فرهنگ مطالبه‌گری نیز بسیار مهم است. وقتی خبرنگاران داخلی با صرف تلاش فراوان، گزارش‌هایی درباره معضلات محلی تهیه می‌کنند اما با بی‌توجهی مسئولان مواجه می‌شوند، طبیعی است که افکار عمومی برای دیده شدن، به سوی رسانه‌های برون‌مرزی سوق پیدا کند. اگر نهادهای حکومتی، فرهنگ مطالبه‌گری آگاهانه، اصولی و مدنی را تقویت کنند، می‌توان انتظار داشت که بخش قابل توجهی از مشکلات – شاید بیش از ۹۰ درصد – از طریق گفت‌وگوی اجتماعی و شفافیت حل شود.

تفاوت‌های معناداری میان استان‌هایی مانند اصفهان و خوزستان نیز ریشه در همین مسئله دارد. در اصفهان، مطالبه‌گری شهروندان نهادینه شده و آنان با حضور فعال در شوراهای محلی، درباره سرانه فضای سبز و کیفیت خدمات شهری پرسشگری می‌کنند. اما در خوزستان، ضعف مطالبه‌گری و انتصاب مدیران بی‌تجربه، محافظه‌کار و ناکارآمد، از عوامل مهم عقب‌ماندگی تلقی می‌شود. در مناطقی که به نگاه توسعه‌محور و حضور میدانی نیاز است، مدیرانی که صرفاً به پشت‌میزنشینی عادت کرده‌اند، نمی‌توانند تحولی ایجاد کنند. نتیجه چنین وضعیتی، احساس طردشدگی و بی‌پاسخ‌ماندگی در میان مردم است.

بی‌اعتمادی عمومی نسبت به فرآیند انتخابات نیز از همینجا نشأت می‌گیرد. وقتی نماینده‌ای با وعده‌های غیرواقعی به مجلس راه می‌یابد و سپس از پاسخگویی طفره می‌رود، طبیعی است که مردم دلسرد شده و انگیزه‌ای برای مشارکت در انتخابات بعدی نداشته باشند.

یکی از مصادیق قابل توجه برای بازنگری در نگاه توسعه‌ای، موضوع گاومیش‌داری در مناطق روستایی و عشایری خوزستان است. به‌جای برخورد سطحی و سیاست‌های دفعی، می‌توان از این ظرفیت برای توسعه اقتصادی، اشتغال‌زایی و گردشگری استفاده کرد. به‌طور مثال، ایجاد شهرک‌های فرآوری لبنیات در مناطقی مانند شیبان، ملاثانی و عبدالخان می‌تواند ارزش افزوده قابل توجهی ایجاد کرده و موجب رشد پایدار در این مناطق شود.

تحقق چنین طرح‌هایی اما نیازمند شکل‌گیری مطالبه‌گری منسجم و هدفمند است. اگر مردم، نخبگان و رسانه‌ها هم‌افزایی کنند و از سوی دیگر حاکمیت نیز با انتصاب مدیران متخصص، جهادی و میدانی از این روند حمایت کند، دستیابی به توسعه متوازن دور از دسترس نخواهد بود. در غیر این صورت، همان چرخه معیوب اتلاف منابع که طی چهار دهه گذشته شاهد آن بوده‌ایم، ادامه خواهد یافت. زمانی تصور می‌کردم که علت اصلی مشکلات، کمبود بودجه است؛ اما امروز مطمئنم که سوء‌مدیریت، عامل اصلی هدررفت منابع است.

در پایان، باید بر اهمیت آموزش ساختاریافته مطالبه‌گری تأکید کرد. برگزاری برنامه‌هایی همچون نشست همگفت، فرصتی مغتنم برای انتقال تجارب و آموزش روش‌های صحیح و مؤثر مطالبه‌گری به مردم مناطق محروم است. مردم باید بدانند که مطالبه‌گری، نه فریاد زدن و توهین، بلکه پیگیری مستدل، مستمر و محترمانه خواسته‌هاست.

نظام حکمرانی نیز باید بداند که استفاده از مدیران کارآزموده، توانمند و حاضر در صحنه، به‌ویژه در شرایط بحران، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. همان عشایری که در برابر تهدیداتی نظیر داعش ایستادگی کردند و نقش مؤثری در حفظ امنیت و انسجام اجتماعی داشتند، امروز باید در متن سیاست‌گذاری و توسعه قرار گیرند. گفتمان مطالبه‌گری صحیح باید به عمق جامعه نفوذ کند و رسانه‌ها نیز موظف باشند که در کنار مردم، مسائل واقعی و اولویت‌دار را منعکس سازند.