نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
پترو کارتهای طلایی رنگی که به خانوادههای شاغلان در شرکتهای پتروشیمیها شادی و رفاه را هدیه میدهند روی سیاهی دارند که زندگی غیر شرکتیها را تیره و تار کرده است.
به گزارش آمال، منطقه ویژه اقتصادی که شمار زیادی شرکت پتروشیمی را در دل خود جا داده در شهرستان ماهشهر قرار دارد. به زعم مردم، جمعیت این شهرستان و شهرهای اطراف به دو دسته تقسیم میشوند، شرکتیها؛ افراد شاغل در شرکتهای پتروشیمیها که جمعیت قابل توجهی هم هستند و غیرشرکتیها که به مابقی مشاغل اطلاق میشود.سختی کار با مواد شیمیایی و کار در شرایط حساس و خطرناک از دیرباز سبب شده این شرکتها برای تشویق کارمندانشان غیر از پرداخت حقوق، پاداشها و هدایایی را در نظر بگیرند.
این مزیتها اگر چه بخشی از جامعه یعنی کارگران و کارمندان شاغل در این صنایع را مسرور میکند اما غیر مستقیم و گاهی نیز به طور مستقیم زندگی غیرشرکتیها را تحت تاثیر قرار میدهد.در راستای ماجرای پاداشها و تشویقها، مدتی است که کارتی تحت عنوان «پتروکارت» به شرکتیها داده میشود؛ این کارت ماهانه بسته به نوع قرارداد فرد شاغل و نیز به نسبت افراد تحت تکفلش شارژ میشود. اگر چه این روزها پتروکارتها لبخند رضایت شرکتیها را به همراه داشته اما فریاد غیرشرکتیها را هم در شهرهای مختلفی از جمله ماهشهر، شهید چمران، بندر امام خمینی(ره)، بلند کرده است.
زندگی غیر نفتیها؛ سیاه مثل نفت
عبادی یکی از شهروندان ماهشهری در زمینه پتروکارتها میگوید: «من معلمم. با وجود حقوق کمِ معلمی، قبلاً میتونستم حداقل هر سه ماه یبار خانواده ۳ نفرهم رو به رستوران ببرم اما از وقتی پای پتروکارتها به میون اومده طوری قیمت غذای رستورانا در ماهشهر بالا رفته که گمان نکنم از این به بعد سالی یبار هم بتونم خانوادهام را به رستوران ببرم. ما مخالف نیستیم که شرکتا به پرسنلشون توجه کنن به هرحال اونا در شرایط سختی کار میکنن ولی به نظرم این توجهاتِ یه طرفه که عواقب همهگیری داره باید سنجیدهتر گرفته بشن و شرایط همه مردم رو در نظر بگیرن».پتروکارت زیر نظر شرکت عملیات غیرصنعتی و خدمات صنایع پتروشیمی به شرکتیها داده میشود، دارندگان این کارت میتوانند از امکانات مختلفی از جمله رستوران، خدمات ورزشی، خدمات فرهنگی، خانه بازی، سینما، خرید اینترنتی، اشتراک اینترنت و نیز سفر و اقامت استفاده کنند.
دست شرکت در جیب خالی غیرشرکتیها
در صحبتهای خانم حیدری زاویه دیگری از مشکلات ناشی از پتروکارتها برای غیرشرکتیها مشخص میشود، او میگوید: «از وقتی پتروکارتها رو به شرکتیا دادن هزینههای زندگی ما غیرشرکتیا چند برابر شده؛ مثلاً تا قبل از پتروکارتا هزینه باشگاه پسرم ۳۰۰ هزار تومن بود اما بعد از پتروکارت، مسئولای باشگاه بدون هیچ دلیل قانعکنندهای هزینه باشگاه رو به ۸۵۰ هزار تومن رسوندن، وقتی هم اعتراض میکنیم میگن خب باشگاه نیایید». حیدری که عصبانیت در صدایش موج میزد، ادامه داد:«این درست نیست که ما غیرشرکتیا بخاطر رفاه بیشتر شرکتیا اینقدر تحت فشار مالی قرار بگیریم، بخدا این انصاف نیست».خانمی که در حوزه زیبایی و آرایشی کار میکند نیز به خبرنگار فارس میگوید: «قبل از پتروکارتا هفتهای چندتا مشتری داشتم و الحمدالله درآمدم خوب بود اما بعد از پتروکارتا مردم چون نمیخوستن از جیبشون هزینه کنن دیگه فقط سمت آرایشگاهایی میرن که با پتروکارت قرار داد دارن. خیلی از کسب و کارای کوچیک بعد از پتروکارتا از بین رفتن. کاش مسئولای این کارتا یه فکر بهتری برای حمایت از کارکناشون میکردن و دست توی جیب ما غیرشرکتیا نمیکردن و لقمه رو از دهن ما نمیگرفتن».
جولان در نبود نظارت
هر چه بیشتر پیش میرویم، زوایای پنهان پتروکارتها بر زندگی غیرشرکتیها بیشتر پیدا میشود و خلعهای تصمیمات یکطرفه نیز بیشتر عیان میشوند از جمله خلع نبود نظارت دقیق. کعبی میگوید: «اگه شما به مراکز طرف قرارداد پتروکارتا سر بزنی و قیمتا رو چک کنی میبینی دولا پهنا بات حساب میکنن، میدونی چرا خُب معلومه چون خیالشون راحته که اول و آخر شرکتیا سمت اونا میرن بلاخره شرکتیا هم که نمیخوان از جیبشون پول بدن، بلاخره از قدیم گفتن «مال مفت و دل بیرحم»؛ تازه میدونن اگه پول توی پتروکارتا رو خرج نکنن سر ماه پولشون میسوزه پس چه اهمیتی داره که چی رو چقدر میخرن یا باشون حساب میکنن! از اون طرف هم نظارت درست و حسابی نیست برا همین هرکی هر جور دلش میخواد با مردم تا میکنه».
عدهای معتقدند که این گرانیها به دلیل ضعف در نظارت است که البته انتقاد واردی است اما بنا بر آمار اتاق اصناف به ازای هر ۲۵ ایرانی یک واحد صنفی وجود دارد که طبیعتاً نمیتوان هر روز صدها بازرس را روانه بازار کرد تا قیمتها را کنترل کنند و اصلاً این بازرسها چه محدودهای را باید در نظر بگیرند؛ پتروکارتها علاوه بر قرارداد با مراکز زیادی در شهرستان ماهشهر در بعضی از شهرهای کشور نیز قرارداد دارند، در اهواز نیز مراکز زیادی از جمله بعضی از رستورانها نیز طرف قرارداد هستند. رستورانهایی با قیمتهای نجومی غذا که هیچ حد و قانونی را رعایت نمیکنند و به گفته سلیمی« انگار پول خونمون را میگیرن نه پول غذا رو».
تبعیض آشکار در حق غیرشرکتیها
عساکره از شهروندان شهر چمران، سری به نشانه افسوس تکان میدهد و میگوید: «قبلاً دخترم رو به زبانکده میبردم اما بعد از پتروکارتا هزینه زبانکده ۲ تا ۳ برابر شده و دیگه نتونستم دخترم رو با وجود استعدادی که داره به زبانکده بفرستم. به نظرم این یه تبعیض آشکارِ که در حق ما غیرشرکتیها میشه».
او ادامه میدهد: «فرق دختر من با دختر یک شرکتی چیه؟ مگه کشور فقط به شرکتی نیاز داره؟ همه شغلا مهمن این حمایتای بی اصول، کاری با جوونای ما کرده که همه دوست دارن برن توی شرکت کار کنن مگه کشور به معلم و پرستار و نجار و برقکار نیاز نداره؟ اگه شرکتا میخوان از پرسنلشون حمایت کنن یه راهی رو انتخاب کنن که منِ غیرشرکتی ضررشو نبینم. باید بساط این تبعیضا رو جمع کنن. بهرحال دود این نفت و پتروشیمیا توی چشم همه مردم میروه نه فقط شرکتیا».
فقر بیخ گوش نفت
با گردشی در ماهشهر با وجود صنایع و شرکتهای نفتی پولساز به راحتی میتوان به فقر زیرساختی این شهرستان پیبرد؛ فقری بیخ گوش ثروتی عظیم به نام نفت. کمبود و نبود مراکز تفریحی، رفاهی و گردشگری به وضوح در شهرستان ماهشهر به چشم میخورد. فضای سبز جایگاهی ندارد و صرفا از نفت فقط روی سیاهش به مردم این شهرستان رسیده است.گلایههای مردم از پتروکارتهایی که به رنگ طلایی هستند برای غیرشرکتیها در زمره همان روی سیاه نفت قرار میگیرد؛ این شکایات نیازمند رسیدگی و بررسی است، قطعا راههای بهتری برای حمایت از خانوادههای شاغل در پتروشیمیها وجود دارد، اقداماتی که نه تنها سبب خوشنودی شرکتیها بلکه سبب نشاط آحاد جامعه شود.
فاطمه طاهری
انتهای پیام/
این مطلب بدون برچسب می باشد.