اصولگرایان خوزستانی، انقلابی گری بدون تعهد و شفافیت

نگاه اصولگرایان به مسئله انقلابی و غیرانقلابی ریشه در نگاه دینی یا اعتقادی آنها ندارد بلکه دوگانه انقلابی و ضد انقلابی در این طیف سیاسی ریشه در تمامیت خواهی آنها دارد.

سید علیرضا شریفی: مقام معظم رهبری دو دهه پیش گفتند «بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست.» همین فرمایشات کافی بود تا شعار من اصلاح طلب اصولگرا هستم در طیفی از سیاسیون پیدا شود و بعدها هر دو طیف برای انحرافات خود به همین اظهارات استناد کنند.

سه سال پیش، در سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی، رهبر انقلاب در اظهاراتی جدید دوباره دوگانه اصلاح طلبی و اصولگرایی را رد کردند و گفتند که دوقطبی امروز جامعه ما انقلابی و ضدانقلاب است.

همین افرادی که دهه‌ها پیش برای اصولگرایان تصمیم گرفتند بعد از این اظهارات مقام معظم رهبری، نام فعالیت‌های خود را به انقلابی تغییر دادند و از دل همین نام گذاری‌ها، تشکیلاتی در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی ظهور و بروز کردند.

از منظر قرآن کریم حزب الله در یک طرف قرار دارد و در طرف دیگر حزب الشیطان است، رهبر انقلاب نیز در ترسیم دیدگاه انقلابی و ضد انقلاب یک نگاه دینی دارند و نیمه دوم نگاه ایشان جذب حداکثری همه فعالان سیاسی در ایران است تا انشقاقی بین مردم ایجاد نشود.

اما نگاه اصولگرایان به مسئله انقلابی و غیرانقلابی ریشه در نگاه دینی یا اعتقادی آنها ندارد بلکه دوگانه انقلابی و ضد انقلابی در این طیف سیاسی ریشه در تمامیت خواهی آنها دارد؛ اصولگرایان در ترسیم دو گانه انقلابی – ضد انقلابی سعی دارند که فعالان اصولگرا و -آنانکه دیدگاه انقلابی واقعی را دارند- را ذیل فعالیت‌های خود تعریف کنند و با دامن زدن به این دو قطبی اصلاح طلبان را از میدان رقابت خارج کنند.

برای نمونه بررسی اتفاقات شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در خوزستان خالی از لطف نیست؛ در مرحله نخست سه گزینه سید کریم حسینی، شبیب جویجری و سید رضا فلاحی مقدم به‌عنوان کاندیداهای لیست شانا معرفی شدند اما در اتفاقی کم سابقه برخی از فعالان سیاسی شانا در فضای مجازی به نبود یک گزینه بختیاری اصیل در بین لیست شانا اعتراض کردند.

دومین مسئله در بین اصولگرایان و یا به اصطلاح انقلابیون در اهواز مسئله وفای به عهد بود؛ قرار بر این بود کاندیداهایی در لیست شورای ائتلاف قرار بگیرند که تعهد دهند در صورت قرار نگرفتن در لیست نهایی، به سود دیگران کاندیداهای این لیست انصراف دهند اما در روزهای آخر فقط سیده زهرا موسوی و محمد نوری ممبینی انصراف خود را اعلام کردند.

دیری نگذشت که دو طرف یکدیگر را به دروغگویی و فریبکاری متهم کردند و اصولگرایان تهران نشین برای حل این مشکل هم تصمیم اعضای شانا اهواز مبنی بر معرفی سید کریم حسینی، شبیب جویجری و سید رضا فلاحی مقدم و هم تصمیم شانا خوزستان مبنی بر معرفی یک بختیاری اصیل را پذیرفتند و در نهایت مجتبی یوسفی هم وارد لیست نهایی شانا شد تا اصولگرایان برای ۳ کرسی اهواز در مجلس ۴ نفر را معرفی کنند.

در واقع تنها اصل قابل اعتنا در بین اصولگرایان خوزستان همان حفظ تعادل ۲ نماینده عرب و یک نماینده بختیاری است و بقیه دعواها فقط برای حفظ جامعه رأی است.

حسن ختام این درگیری هم گفت‌وگوی مجتبی یوسفی پس از پیروزی در انتخابات بود که گفت: در این انتخابات مردم از چپ و راست گذشتند و به دیدگاه پدر خوانده‌های سیاسی، نحله‌های بدنام و آن جلسات شبانه‌ای که منفعت و خواست مردم را نمی‌بینند بی‌اعتنایی کردند که پیام روشنی برای همه ما دارد.

در واقع یوسفی هم خود را انقلابی می‌داند و هم شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی را جزو نحله‌های بدنام معرفی می‌کند تا این دعوای اصولگرایی – انقلابی جدیدترین دعوای سیاسی اصولگرایان باشد؛ در واقع اصولگرایان با این خودبینی‌ها دوباره ثابت کردند که حتی در میدان بدون رقیب هم ظرفیت شکست از خودشان را هم دارند.