ایران و احزاب سیاسی

اگرمردم نوع ومیزان انتظارشان را ازاحزاب با واقعیت هماهنگ نکنند، قطعا زمینه فریب خوردن خود را توسط احزاب فرصت طلب فراهم کرده اند .

پایگاه خبری آمال ؛ دکتر ریاض علی فرحانی ؛ مهار ومدیریت قدرت سیاسی همواره یکی از دشوارترین مسائل گریز ناپذیر جوامع انسانی وموضوع کنکاش ها وبررسی ها علمی فروانی بوده است که پیدایی وتکامل احزاب سیاسی ذیل آن قرار می گیرد .

توضیح آن البته بسیار گسترده ونیازمند پرداختن به مقدمات فروانی است ؛ اما به اجمال می توان گفت :
۱- در دنیای امروز مفهوم عدالت و آزادی بدون برابر دانستن آدمیان در آفرینش وخصوصیات غیر اکتسابی ؛ برای غالب مردم قابل پذیریش نیست ؛ ازاین رو مالکیت قدرت سیاسی نیز همانند سایر مواهب وفرصت های خدا دادی ومعنوی حداقل از بعد نظری – متعلق به تمام مردم است وتقسیم برابر آن از سرناچاری مردم را سالار براداره خود کرده است ؛ همان طور که پیداست این تلقی ازمردم سالاری تنها یک نگاه است وتحقق عملی آن بسته به نوع اجتماع انسانی ؛ ملاحضلات جغرافیایی و فرهنگی مستلزم سازگاری با واقعیات حاکم برجامعه است .
۲- یکی از واقعیات اجتناب ناپذیر گوناگونی منافع فردی گروهی وطبقاتی می باشد که به تمایلات ومطالبات مردم  تنوع وتلون بی شماری می بخشد ؛ درگذشته این تنوع غالبا ( تغلب) یا غلبه زورمندانه یک فرد یا گروهی  بر افراد یا گروههای دیگر نادیده انگاشته وبه سمت یکسانی سوق داده می شد اما امروز روشهای مبتنی بر اقناع مسالمت آمیز مورد توجه ملت ها قرار گرفته است ؛ بگذریم که درعالم واقع ( قدرت) غلبه برراه بیشتری ازعمل زور وتحمیل دارد  به ویژه درعرصه تمایلات بین دولتها همچنان مورد استفاده قرار می گیرد .
وجود احزاب سیاسی درقالب یک (دولت – ملت )مبتنی برآرای مردم درقالب  به رسمیت شناختن تنوع منافع طبقات وگروههای فعال وزنده بودن آن جامعه است ؛ همچنین راه حلی مسالمت آمیز و ممکن برای منافع فردی در راستای منافع گروهی ونهایتا منافع ملی است .
۳- حال این را اضافه کنیم که شرط نیاز به حزب بلوغ وسطح بالای آگاهی های اجتماعی است ؛ بدین معنا که پیدایش حزب زمانی ممکن است که افراد یک جامعه قانع شوند به صورت فردی یا ازطریق راه اندازی باندهای زیرزمینی وپنهان قادر به تامین منافع فردی باکمترین هزینه نیستند ودر وضعیت تکامل یافته تر منافع فردی خود را جزئی تفکیک ناپذیر از منافع  ملی بدانند واین نیز به وابستگی مستقیم به شکل گیری مفهوم ملت دارد ؛ ملت مفهومی تاریخی، تدریجی وبیان کننده وضعیتی است که افراد یک قلمرو جغرافیایی پیوندهای عمیق وناگسستنی اعتقادی، نژادی زبانی فرهنگی و…..داشته باشند وانسجام و‌همبستگی  آن طی دوران مختلف در فرازها وفرودها  تلخی هاذوشیرینی ها وغم ها وشادیها تحکیم وتثبیت شده است .
۴- تمییز منافع عینی از منافع ذهنی یا تفاوت قائل شدن  بین منافع  واقعی وتوهمی نیز نوع انتظار از حزب وتوقع ها را ازحزب منطقی می سازد ؛ بی شک حزب سیاسی ایده آل ابزاری برای تحقق بخشیدن یک باره به خواسته های دور از دسترس نیست ؛بلکه در حدمتعارف وبه صورت تدریجی وبا تدبیر وصبر اعضای آن می تواند مطالبات این جهانی ؛ عادی وامکان پذیر مردم را رفته رفته تامین نماید وبابرنامه ریزی صحیح منجر به پیشرفت نسبی جامعه گردد.
هرچند احزاب تقریبا درتمامی عرصه های عمومی وقلمرو دولت کشور؛ قادر به سیاستگذاری هستند ؛ اماقطعا کار ویژه حسب سیاسی تامین منافع اقتصادی اعضای آن یاتحقیق پژوهش های علمی وامثالهم نیست ؛ نهادهای اجتماعی دیگر متکفل انجام این وظایف هستند ، همچنین احزاب قادرنیستند یک شبه مطالبات انبوهی ازمردم را پاسخگو باشند و رفع مشکلات وتامین نیازها مستلزم صرف زمان انرژی و‌وجود امکانات مورد نیاز خواهد بود ؛ این به خصوص از نوع نگاه مخاطبان حزب – که مردم عادی هستند خیلی مهم است اگرمردم نوع ومیزان انتظارشان را ازاحزاب با واقعیت هماهنگ نکنند ؛قطعا زمینه فریب خوردن خود را توسط احزاب فرصت طلب فراهم کرده اند .
۵- احزاب هم مانند نهادهای اجتماعی دیگر فساد پذیرند و هرگاه زمینه های ابتلای آنان به مفاسد وجود داشته باشد به احتمال زیادی به سوی اهدافی به غیر ازآنچه بیان می دارند منحرف می شوند؛ بنابراین اصل شفافیت دریک امر حزبی مهم است ؛ هرچند رهبران حزبی در خفا وپنهان بسیار به راحت به مقصود خود می رسند ولی مردم الزاما باید به وجود شفافیت در ساز وکارهای سیاسی توسط احزاب – حتی الامکان – حساس باشند ؛ هرچند در پیشرفته ترین شرایط حوزه سیاست از شفافیت کامل برخوردار نخواهد شد ولی وضوح نسبی نیز زمینه ساز بسیاری از مفاسد را ازخواهد برد .

۶- یکی از کار ویژه های احزاب شناخت وبیان مطالبات اجتماعی است به ویژه دولتها موظف به انجام  آن هستند .